برخی از ما ایرانی ها اخلاق جالبی داریم وقتی میخوایم تو جاده سبقت بگیریم هی سرک می کشیم ببینیم ماشین میاد یا نه ، هی دل دل می کنیم و سبقت نمی گیرم آخرش لحظه ای تصمیم به سبقت می گیریم که هم خطرناک هست هم بد ، یعنی میزاریم توی آخرین لحظه و تو بدترین موقعیت سبقت می گیریم بعد هم به خودمون آسیب میزنیم هم به ماشین جلویی ، یا اگر آسیب نزنیم کلی فشار و استرس به خودمون و همراهامون میاریم. حکایت این نوع رانندگی دقیقا حکایت این روزهای قیمت ارز و سکه است ، وقتی طلا پایین میاد یا دلار پایین هست کسی سراغش نمیره اما همینکه شروع به بالا رفتن می کنه ما فکر می کنیم اگر نخریم گرون تر میشه ما هم ضرر می کنیم ، پس هم بازار رو الکی آشفته می کنیم هم به دولت و کشور ضرر می زنیم.
توی کشور ترکیه وقتی دلار بالا رفت و پول ملی شون بی ارزش شد ، شروع به آتیش زدن دلار ها کردن و دلار رو تحریم کردن اما ما مثل ادم های نادون فکر می کنیم که شمه اقتصادی داریم و شروع می کنیم تمام سرمایه زندگی که یه عمر جمع کردیم رو میریزیم توی بازاری که همش حباب هست.
اگر دوست دارید بدونید قیمت دلار در بازار جهانی واقعا چند هست روی لینک زیر کلیک کنید :
چیزی که می بنیید برای شما هم مثل من تازگی داره
این نرخ واقعی پول ایران توی بازار جهانیه ، پس شما اگر دلار یا یوررو رو با قیمت حدود 10 هزار تومن خرید کنید عملا 5 هزار تومان پول حباب پرداخت کردید یعنی سرمایه ای که دور ریختید ، طبق خبر مجلس درآمد دولت از گرونی دلار بیش از 6900 میلیارد تومان بوده ، این یعنی خریت من و شما که از دستمون رفته ، لطفا پس قدری عاقلانه تصمیم بگیرید ، پول خودتون هست دوست دارید آتیش بزنید به کسی ربطی نداره اما اوضاع بازار رو برای بقیه متشنج نکنید، این داستان رو بخونید حداقل معلوماتتون بالا بره:
اعضای قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسن: «آیا زمستان سختی در پیش است؟»
رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت، جواب میده «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید» بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟»
پاسخ: «اینطور به نظر میاد»، پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «شما نظر قبلی تون رو تایید می کنید؟»
پاسخ: «صد در صد»، رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند. بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟»
پاسخ: بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!
رییس: «از کجا می دونید؟»
پاسخ: «چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن!