در نگاه اول به هنر در معنی عام میتوان خلق هر چیزی که قبلا نبوده را هنر دانست ، به این معنا شما چیزی یا فعل را تولید کنید که قبلا نبوده باشد به عنوان مثال خلق یک تابلوی هنری یا خلق یک موسیقی ، چیزی که در تمامی تعریف عام هنر جای می گیرد خلق است ، شما به عنوان یک هنرمند ، کاشف یا خالق اثری یا فعلی هستید که می تواند ممدوح یا مزموم باشد.
هر گاه که به یک اثر هنری برخورد کنید میلی درونی شما را به تعریف تا توبیخ اثر می کشاند و برای شما این حالت را ایجاد می کند که بی تفاوت نباشید. هنر اثری شگرف در روح هر انسان دارد و به اعماق روح انسان می تواند نفوذ کند و آنرا جلا بخشد یا تخریب کند ، یک اثر ادبی می تواند خالق یک انقلاب باشد یا بانی یک پوچ گرایی و ناهنجاری اجتماعی ، پس باید در برخورد با هنر انسان آماده تغییر باشد.
در بین هنر های کشف شده ( کلمه کشف را به این خاطر به کار می بریم که هنوز هنرهایی هستند که ممکن است با پیشرفت تکنولوژی یا آمدن ابزارهای جدید کشف شود به عنوان مثال در چند ده سال قبل کسی معنی هنر دیجیتال را نمی دانست یا اصلا نمی دانست که قرارست هنری این چنین پدید آید ) عجیب ترین و متفاوت ترین هنر ، هنر سینماست ، چرا عجیب . چرا متفاوت ؟ زیرا در هر هنر ، اثر معرف خصوصیات روحی و ذاتی هنرمند است و بهمین دلیل ذات هنر از دروغ ریا و پنهان کاری و دو گانگی دور است ، در هنر های مکشوفه شما هیچ گاه با اثری برخورد نخواهید کرد که غیر از آنچه که حقیقت خلق اثر است معنی دیگری را به شما منتقل کند به عنوان مثال شعری حماسی را هیچگاه عارفانه فرض نمی شود کرد ، اما در هنر سیمنا هنرمند اثری را خلق می کند که با انچه تا کنون از هنر می دانستیم متفاوت است ، مثلا هنرمند میتواند انسانی عاطفی ، آرام و لطیف باشد اما نقشش می توانند کاملا پرخاشگر ، جامعه ستیز و دور از اخلاق باشد.
توانایی عجیب هنر سینما در انتقال مفاهیم متضاد بسیار بالاتر از هر هنر دیگری است ، در این هنر ، هنرمند می تواند فرسنگ ها از آنچه هست فاصله بگیرد و آنچنان هنرمندانه این کار را انجام دهد که شما در دنیای واقعی نتوانی حتی عکس آن را متصور باشید.
همین توانایی بالای هنر سینما آن را دست مایه سوء استفاده هایی کرده که هنر سینما را صنعتی و تجاری و دور از احساس کرده ، و به قدرت های زورگو توانایی سوء استفاده از هنر سینما را داده است.
متاسفانه هنر سینما بر خلاف تمامی هنر ها که سیر تعالی انسان را اصل خود می داند می تواند انسان را تا حد سفلی سقوط هدایت کند و مخاطب خود را منهای ملیت و قومیت و مذهب وادار به پذیرش منظور و مفهوم خود کند ، در هیچ هنری شما اثری از استثمار یا اسارت را نمی بینید و حتی این را احساس نمی کنید اما در هنر سینما استثمار و اسارت زاویه ناخواسته یا خواسته هر اثر است .
گاها در کشورهای دیگر از سینما برای تخریب فرهنگ یک کشور دیگر یا حتی تحریف تاریخ استفاده می شود.
هنر سینما و هنر هنرمند سینمایی همین قدرت تغییر اوست ، امید واریم روزی سینما سیر تعالی خود را طی کند و دیدن یک اثر ما را تا حد اعلای تعالی و انسانیت هدایت کند.